فراموش کردم
اعضای انجمن(100) دلایل رد مطلب مقررات انجمنهای سایت
جستجوی انجمن
باران.... (20012 )    

مورچه ومورچه خوار(تحصیلکرده ها حتما مطالعه فرمایند)

منبع : www.shabanali.com/upload/bulletin-1.pdf
درج شده در تاریخ ۹۱/۰۶/۱۴ ساعت 04:01 بازدید کل: 712 بازدید امروز: 154
 

دنیل آمن، یک روانپزشک معروف و خوشنام است. وی در سال 8991 کتابی را تحت عنوان »مغز خود را تغییر دهید تا زندگیتان تغییر کند« منتشر کرد که پس از آن، به سرعت در کشورهای مختلف نیز ترجمه و منتشر گردید. شاید در ابتدا عنوان کتاب کمی بازاری به نظر برسد، اما با خواندن آن متوجه میشویم که نویسنده، تلاش کرده در عین حفظ سادگی، از دقت علمی کتاب نکاهد. مطلب »مورچه و مورچه خوار«  از این کتاب انتخاب شده است.سالهاست در تحلیل مشکات مراجعان خود، از عبارت افکار منفی ناخواسته یا استفاده میکنم. برای اینکه راحت تر باشم آنها را  ANTیا مورچه مینامم. مورچه هایی که وقت و بی وقت وارد مغز من و شما می شوند، میگردند و از وقت و انرژی ما تغذیه میکنند. فکر میکنم شاید وقت آن باشد که در کنار این مورچه ها، مورچه خواری هم باشد تا آنها نتوانند به راحتی توان فکری و انرژی فیزیکی من و شما را مستهلک کنند. بیایید با هم کمی

در مورد مورچه و مورچه خوار حرف بزنیم.ذهن هر یک از ما، بر اساس افکاری که داریم طعم و بوی مخصوص به خود را پیدا کرده است. زمانی که بخش لیمبیک مغز بیش از حد فعال است، فیلتر ذهنی ما

بر روی »افکار منفی«  تنظیم میشود. انسانهایی که دچار افسردگی هستند، هر روز، بیشتر و بیشتر با رویدادهای افسرده کننده جدید مواجه میشوند. مرور گذشته، به آنها حس پشیمانی میدهد. تصور آینده، در آنها اضطراب و بدبینی را زنده میکند. در زمان حال هم، همیشه چیزی برای نارضایتی وجود دارد. افکار منفی ناخواسته یا همان مورچه ها، به محض باز شدن

نخستین مسیر، وارد ذهن من و شما میشوند. آنها کمک میکنند تا بدبینی ها و نگرانی ها به واقعیت تبدیل شوند. مورچه ای را تصور کنید که مدام در ذهن شما میگوید: »من میدانم که در امتحان روز سه شنبه موفق نخواهم شد«. طبیعی است این فکر، انرژی، انگیزه، روحیه و تمرکز شما را از بین میبرد و حتی زمانی که تصمیم میگیرید درس بخوانید و مطالعه کنید، کمترین کارایی را خواهید داشت. پس از شکست شما در آزمون، این مورچه زندگی راحت تری را در مغز شما تجربه خواهد کرد و حرفهای بیشتری برای گفتن خواهد داشت.

بیایید با هم برخی از این مورچه ها را مرور کنیم و به حرفهایشان گوش دهیم:

او هیچوقت به من گوش نمیدهد

امروز روز خوبی بود، اما دلیل نمیشود

فردا و پس فردا هم، همینطور باشد..

او من را دوست ندارد.

او مواظب من نیست.

من تجسم واقعی »شکست« هستم.

این اشتباه اوست

تنها کسی میتواند از شر این مورچه های ذهنی و حرفهایشان خاص شود که در هر لحظه، مراقب حرفهای آنها باشد.

قبل از هر چیز باید باور داشته باشیم که افکار ما »واقعی« هستند.

درست مثل خانه و ماشین و کیف و کتاب و دست و پای ما. باید

به خاطر داشته باشیم که افکار ما، سینگالهای الکتریکی متفاوتی را

در مغز ایجاد میکنند و تک تک سلولهای بدن ما را تحت تأثیر

قرار میدهند. آیا جز این است که در زمان عصبانیت، معده کمتر کار میکند و مغز بیشتر از پیش متمرکز میشود؟ آیا جز این است که در زمان افسردگی، افق فکر کردن و برنامه ریزی ما کوتاه تر میشود؟ آیا جز این است که در شرایط اضطراب و ابهام، دستهای ما عرق میکند و پیشانی ما خیس میشود؟ پس افکار ما واقعی هستند. مثل همه چیزهای واقعی در اطراف مان.فکر میکنم، بهترین تشبیه این است که به این مورچه ها، به چشم یک »آلودگی ذهنی«  نگاه کنید. این مورچه ها واقعی هستند. بر روی فکر و ذهن ما تأثیر میگذارند. اما حرفهایی که می زنند الزاماً واقعی نیستند.ترجیح میدهم طبقه بندی بهتری از این مورچه ها ارائه دهم. میتوانیم فرض کنیم این مورچه ها، از هشت نژاد مختلف هستند.

بیایید هر یک از آنها را مرور کنیم...

1-»همیشه / هرگز / همه / هیچکس« نخستین مورچه محسوب میشود. این ANTیا  به Automatic Negative Taughtمحض اینکه کمی سطح انرژی و تمرکز ذهنی ما کاهش پیدا کند به سراغ ما می آید. میتوانیم این مورچه را مورچهء تعمیم بنامیم. »او همیشه به من بی توجهی میکند. هیچکس به من و آرامش من فکر نمیکند. همه از من سو استفاده استفاده میکنند. هر وقت به سراغ فانی رفتم به من پاسخ رد داده است...«. اینها همه صداهای مورچه تعمیم در ذهن ما هستند. در این شرایط، کافی است از خودمان یک بار دیگر بپرسیم: »واقعاً همیشه اینطور بوده است؟ واقعاً همه اینگونه بوده اند؟ یعنی هرگز این اتفاق نیفتاده است؟«

2-»تمرکز بر نکات منفی«  دومین مورچه ای است که باید مراقب آن باشیم. بعضی وقتها این فیلتر ذهنی فعال میشود. ما از تمام رویدادهای خوب صرف نظر میکنیم و تنها اتفاقات، رویدادها، احساس و انگیزه  های منفی را مورد توجه قرار میدهیم. بعضی وقتها سخنرانهای حرفه ای را میبینم که برای درمان به من مراجعه میکنند. از میان صد نفر مخاطب 99 نفر فرم ارزیابی را با بهترین توضیحات و توصیفات پر کرده اند. اما یک نفر فرم را با اعام نارضایتی کامل تکمیل کرده است. این یک فرم، برای خراب شدن تمام احساس خوب حاصل از آن سخنرانی کافی بوده است!

گاه کارمندهایی را میبینم که ده ها جمله و تعریف و سخنان خوب از مدیر خود شنیده اند و به راحتی فراموش کرده اند، اما یک توهین یا حرف اشتباه عمدی یا سهوی مدیر را نمیتوانند به فراموشی بسپارند. من بعضی وقتها با مراجعینم یک بازی شروع میکنم. اسم این بازی را گذاشته ام »بازی شاد بودن«  یا  GladGame. تلاش میکنیم در هر رویدادی دنبال آن جنبه های مثبتی بگردیم که قباً مورد توجه قرار نداده ایم. من نمیگویم که به زور و اجبار خودمان را خوشحال کنیم و به خوش خیالی زندگی را

بگذرانیم. اما برای یک تهرانی، جور نشدن یک مسافرت به کیش یا ترکیه یا اروپا در تعطیات، میتواند این معنی را هم بدهد که میتوانیم از »خلوت بودن تهران«  استفاده کنیم. فرصتی که در هر سال تنها یکی دو هفته دست میدهد.

3-»مورچه پیشگو« سومین مورچه است که در مغز شما حرکت میکند و وقت و بی وقت سیگنالهای عجیب و غریب برای شما می فرستد. این مورچه، بدترین نتیجه قابل تصور را برای شما پیش بینی میکند. این مورچه میداند که شما در کسب و کار جدیدتان شکست خواهید خورد. میداند که شخصی که پشت تلفن است،

پس از قطع شدن تماس، به شما ناسزا خواهد گفت. میداند که مشتری از شما خرید نخواهد کرد و ...

این مورچه ها معمواً باعث میشوند، احتمال به وقوع پیوستن رویدادهای بد، افزایش یابد. همچنین زمینه لذت بردن از اتفاق های خوب را نیز از بین می برند. همیشه به یاد داشته باشیم که اگر میتوانستیم آینده را به این شفافیت و وضوح ببینیم، اان جای دیگری بودیم!

4-«مورچه ذهن خوان» چهارمین مورچه است. او در مغز شما زمزمه میکند که »من میدانم او اان در ذهن خود راجع به تو چه میگوید«  ویا »من دقیقاً میفهمم اان در مغز او چه می گذرد«  و جملاتی از این دست. این جمات باعث میشوند اثر ارتباط و تبادل پیام در گفتگوی شما کم رنگ تر شود. وقتی که فکر کنی میدانی طرف مقابل چه میخواهد، کمتر به گفته ها و زبان بدن و علائم چهره طرف مقابل دقت میکنی. اگر هم دقت کنی فقط پیامهایی را دریافت میکنیم که با پیش فرضهای ما، تطبیق داشته باشد و این به معنای نابودی یک ارتباط دو طرفه است. بعضی وقتها به شوخی در گفتگوها به طرف مقابل میگویم: لطفاً افکار

من را حدس نزن. من خودم هم به درستی نمیدانم اان دارم به

چه فکر میکنم. اجازه بده حرف بزنم و با هم، به تدریج افکار من را کشف کنیم! بعضی افراد را میبینم که میگویند دوستی ما آنقدر نزدیک است که حتی بدون حرف زدن، حرف همدیگر را میفهمیم. من میتوانم این فضا را درک کنم اما مطمئنم همان افراد هم، ده ها مثال دارند که حرف و خواسته یکدیگر را به اشتباه فهمیده اند.

5-«مورچه احساسی»  پنجمین مورچه است. این مورچه به خودی خود از سوراخش در نمی آید. اما وقتی ببیند مورچه های زیادی بیرون آمده اند، او هم به سرعت بیرون میآید و با شما حرف میزند. او میگوید: »من حس میکنم این کار خوبی است...«  و

»حس من میگوید که او دروغ میگوید« و ده ها جمله دیگر از این نوع. صدای این مورچه معمواً در ابه ای صدای مورچه ها، چنان مخلوط میشود که ما فرصت ارزیابی گفته هایش را نداریم. احساسات پدیده پیچیده ای هستند. احساسات معمواً ریشه های عمیقی در خاطرات گذشته ما دارند. بعضی وقتها هم به ما دروغ

میگویند. اما اکثر انسانها عادت کرده اند به مورچه احساسی خود گوش دهند و از او دلیل نخواهند. عادت کنید از مورچه های احساسی خود دلیل بخواهید و بی دلیل، به هیچیک از گفته های آنها گوش ندهید.

6-«مورچه وظیفه»  ششمین مورچه است. این مورچه بیشتر از اینکه حرف بزند گاز میگیرد! »تو باید...«. »توباید درس بخوانی«. »تو باید اان به ... زنگ بزنی«. قسمت عمده ای از زندگی ما را این »تو باید...«ها شکل میدهند. تا حدی که میتوانید باید این صدا را به صدای »من میخواهم...« تغییر دهید. اگر »نمیخواهید...« شاید بهتر باشد آرام انگشتتان را روی مورچه وظیفه فشار دهید تا بمیرد. وظیفه ای که از اجبار انجام میشود نه اراده، به هیچکس سودی نخواهد رساند.

7-«مورچه برچسب گذار»  یکی از مورچه های خطرناک است. زمانی که صفتی منفی را به دیگران نسبت میدهید، جمات این مورچه را تکرار میکنید. او احمق است. او ساده لوح است. او مغرور است. او دیوانه است...

هیچیک از ما آنقدر قدرتمند و شخصیت شناس نیستیم که با مشاهده چند حرف و رفتار بتوانیم به سادگی روی دیگران برچسب بگذاریم. ما جای آنها نبوده ایم تا بدانیم که اگر ما بودیم، با همان دانش و با همان گذشته و با همان تجربیات، آیا همان رفتار و گفتار را داشتیم یا نه. این برچسب ها تعامل و گفتگو را بهتر نمیکنند، اما به سادگی میتوانند مانع آن شوند. مراقب این مورچه باشید.

8-«مورچه مقصر» این مورچه همه جا به دنبال مقصر میگردد. واقعیت این است که دانستن یا ندانستن مقصر نمیتواند هیچ کمکی به رفع مشکلات بکند. اما

میتواند روند جستجوی راه حل را به شدت کند نماید. مورچه مقصر اگر دیگران را مقصر اعلام کند، مسئولیت بهبود شرایط را از شما سلب میکند و اگر شما را مقصر اعلام کند انگیزه بهبود شرایط را از شما میگیرد. پس  هر جا این مورچه را پیدا کردید،

انگشتتان را محکم روی آن فشار دهید و اجازه ندهید صدای آن در بیاید. این هشتمین مورچه است. این مورچه بیشتر از اینکه

حرف بزند گاز میگیرد! »تو باید...«. »توباید درس بخوانی«. »تو باید اان به ... زنگ بزنی«. قسمت عمده ای از زندگی ما را این »تو باید...«ها شکل میدهند. تا حدی که میتوانید باید این صدا را به صدای »من میخواهم...«  تغییر دهید. اگر »نمیخواهید...«  شاید بهتر باشد آرام انگشتتان را بر روی این مورچه فشار دهید تا برای همیشه از شنیدن صدایش رها شوید.من گاهی اوقات زمانی که بیمارانم به من مراجعه میکنند، از آنها میپرسم که تعداد مورچه هایی که در مغز آنها راه میروند و حرف میزنند چقدر است؟ این مورچه ها هم دقیقاً مانند مورچه های واقعی هستند. اگر بیرون بیایند و ببینند کسی به آنها توجه نمیکند، هر لحظه مورچه های بیشتری به جمعشان افزوده میشود. تا حدی که فرصت و انرژی را برای

انجام ساده ترین فعالیتهای روزانه نیز از شما گرفته میشود. اگر میخواهید تمام مغز شما از هیاهوی این مورچه ها پر نشود، حتماً باید به هر یک از آنها و صدای آنها توجه کنید و قبل از اینکه انعکاس صدای آنها تمام ذهن شما را پر کند، بکوشید تا گفته آن مورچه ها را زیر سوال ببرید. متأسفانه ما ترجیح میدهیم این افکار را سرکوب کنیم یا به آنها بی توجهی کنیم. اما این کار باعث از بین رفتن آنها نمی شود بلکه باعث زیاد شدن آنها میشود.

مورچه و مورچه خوار در ذهن شما یک تفاوت آشکار دارند. مورچه »ناخواسته و ناخودآگاه«  وارد ذهن میشود اما »مورچه خوار« را باید آگاهانه و با دقت و تمرکز روانه این میدان کنید. در روزهای آینده، بیشتر از همیشه به افکار خود توجه کنید. یک بار برای همیشه تصمیم بگیرید: ذهن شما محل زندگی مورچه

هاست یا مورچه خوار!   

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۶/۱۴ - ۰۹:۲۲
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)